رحیم ابراهیمی برنامه ریزی درسی
 
 
 

محمدرضا سرکارآرانی دانش‌آموخته رتبه اول دوره کارشناسی علوم تربیتی با گرایش مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی دانشگاه‌ شهید بهشتی است. او تحصیلات خود را در رشته علوم تربیتی با گرایش تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد و در سال ۱۳۷۰ با رتبه اول از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. در سال ١٣٧٨ درجه دکترای تخصصی خود را در رشته علوم تربیتی با گرایش آموزش تطبیقی و بین‌الملل، از دانشگاه ناگویاى ژاپن گرفت. در مهرماه ۱۳۸۳ به عنوان پژوهشگر برگزیده «انجمن توسعه علم ژاپن» انتخاب شد و بورسیه این انجمن را در دوره فوق دکتراى «روش‌های بهسازی آموزش» از دانشگاه ناگویا دریافت کرد. او در سال ۱۳۸۵ این دوره را با موفقیت به پایان رساند. در کارنامه علمی و فرهنگی وی سمت‌هایی چون مربی مدرسه ابتدایی شهید منتظری نصرآباد، مربی دانشگاه کاشان، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایى، استاد وابسته دانشگاه تهران، استاد مدعو دانشگاه ناگویا، دانشگاه کوبه و دانشگاه سی‌جو، مؤسسه بین‌المللی مطالعات فرهنگی ژاپن، پژوهشگر مدعو دانشگاه آکسفورد و دانشیار دانشگاه تیکیو به چشم می‌خورد. او اکنون استاد تمام دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تیکیو (توکیو، ژاپن) و استاد وابسته دانشگاه تهران است. سرکارآرانی بیش از چهار سال مدیر بخش تحقیقات آموزش متوسطه بنیاد آموزشی ایشیدا گاکوئین در دانشگاه سی‌جو بوده است. او یکی از معروف‌ترین پژوهشگران درس‌پژوهی در جهان و از جمله بنیان‌گذاران انجمن جهانی مطالعه درس (درس‌پژوهی) و عضو شورای سیاست‌گذاری و هیئت تحریریه مجله بین‌المللی این انجمن علمی جهانی است. از سرکارآرانی تاکنون بیش از صد مقاله علمى، پژوهشى و ترویجی به زبان‌های فارسى، انگلیسى و ژاپنى، در مجلات معتبر ملی (ایران و ژاپن) و بین‌المللی به چاپ رسیده است. او در کنفرانس‌های بین‌المللی بسیاری مقاله ارائه داده و بیش از هفده کتاب در ایران و خارج از کشور به زبان‌های فارسی، انگلیسی و ژاپنی به چاپ رسانده است. مهم‌ترین محورهای پژوهشی سرکارآرانی عبارت‌اند از: فرهنگ آموزش، مطالعات تطبیقی آموزش و یادگیری، سنت‌های آکادمیک و فرهنگ دانشگاهی، و الگو‌های اثربخش بهسازی آموزش به ویژه درس‌پژوهی.

درس پژوهی به زبان ساده مطالعه و پژوهش جمعی معلمان پیرامون عمل تدریس است . بعنوان یک معلم حرفه ای بیاییم و در روش تدریس خود تامل کنیم! شاید روش بهتری برای تدریس وجود دارد .

درس پژوهی را می توان رویکردی از آموزش ضمن خدمت معلمان در مدرسه در نظر گرفت که به وسیله تعامل در چهار حوزه (معلمان با خودشان،معلمان با معلمان،معلمان با دانش اموزان ، معلمان با اولیا)به بهبود فرآیند تدریس - یادگیری کمک می کند. (سرکار آرانی 1387).

مهارت های مورد نیاز درس پژوهی:

انجام دادن درس پژوهي در قالب كارگروهي و مشاركتي مستلزم مهارت هايي است كه به برخي از آن ها اشاره می شود:

مهارت هاي شخصي: (تعامل با ديگران، احترام به ديگران، توجه به نظر ديگران، نقد پذيري، تحمل نظر مخالف، مخالفت مؤدبانه).

مهارت هاي شناختي: (ارزش يابي عقايد ديگران، مقايسه، پرسش كردن، تخمين زدن، طبقه بندي كردن، مديريت اطلاعات)

مراحل درس پژوهی
مراحل درس پژوهی به طور خلاصه به شرح زیر می باشد:
– تشکیل گروه درس پژوهی یا همان تیم درس پژوهی و تقسیم وظایف
– تعیین مسئله و اهداف پژوهش (چالش های کلاس خود را با دقت مشاهده کنید)
– طراحی درس (طراحی آموزشی)
– اجرای تدریس اول و مشاهده‌ی آن توسط اعضای تیم
– گزارش‌گیری، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی تدریس اول
– تجدیدنظر در طرح درس اول و اصلاح آن و در صورت نیاز تولید محتوا جدید
– تدریس دوم و مشاهده‌ی آن (اجرای طرح درس اصلاح شده‌ی مرحله اول تدریس)
– ارزشیابی و بازاندیشی فرایند تدریس
– تکمیل گزارش درس پژوهی و به اشتراک گذاشتن آن مطابق با شیوه نامه.

 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ساعت ۸:۹ ب.ظ  توسط رحیم ابراهیمی  | 

10 درس طلایی از آلبرت انیشتین:

1.کنجکاوی را دنبال کنید

“من هیچ استعداد خاصی ندارم. فقط عاشق کنجکاوی هستم“

چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد.

به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام. شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟

پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.

2.پشتکار گرانبها است

“من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم”

تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند. مانند تمبر پستی باشید؛ مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید.

با پشتکار می توانید به مقصد برسید.

3.تمرکز بر حال

“مردی که بتواند در حالی که دختر زیبایی را می بوسد با ایمنی رانندگی کند، به بوسه اهمیتی را که سزاوار آن هست نمی دهد“

پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی. من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز.

یاد بگیرید که در حال باشید. تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام می دهید.

انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است.

4.تخیل قدرتمند است

“تخیل همه چیز است. می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود. تخیلی به مراتب از دانش مهم تر است“

آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید؟ تخیل از دانش مهم تر است! تخیل شما پیش نمایش آینده شما است. نشانه واقعی هوش دانش نیست، تخیل است.

آیا شما هر روز ماهیچه های تخیل تان را تمرین می دهید؟ اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.

5.اشتباه کردن

“کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمی گیرد“

هرگز از اشتباه کردن نترسید. اشتباه شکست نیست. اشتباهات شما را بهتر، زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید.

قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید.

من این را قبل گفته ام، و اکنون هم می گویم، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ۳ برابر کنید.

6.زندگی در لحظه

“من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم، خودش بزودی خواهد آمد”

تنها راه درست آینده شما این است که در “همین لحظه” باشید.

شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید، بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است، که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دهید.

این تنها زمانی است که اهمیت دارد، این تنها زمانی است که وجود دارد.

7.خلق ارزش.

“سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید“

وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید، وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید. اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید.

استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید، بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد.

تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.

8.انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید.

“دیوانگی: انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن“

شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید، به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید، و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.

برای اینکه زندگی تان تغییر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.

9.دانش از تجربه می آید.

“اطلاعات به معنای دانش نیست. تنها منبع دانش تجربه است“

دانش از تجربه می آید. شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد. شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید.

تکلیف چیست ؟ دنبال کسب تجربه باشید!

وقت خودتون رو صرف یادگرفتن اطلاعات اضافی نکنید. دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید.

10.اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید.

“اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد”

دو گام هست که شما باید انجام بدهید:

اولین گام این است که شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید، این یک امر حیاتی است.

گام دوم این که شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید.

 |+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۴۰۳/۱۰/۰۴ساعت ۸:۳۲ ب.ظ  توسط رحیم ابراهیمی  | 
  بالا