|
رحیم ابراهیمی برنامه ریزی درسی
|
||
بسمه تعالی
موضوع : کنفرانس در مورد مکتب فلسفی ایده آلیسم
مکان : دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه – مجتمع شماره 3 جاده ی سلماس
زمان : چهارشنبه - صبح ساعت 8 الی 10 تاریخ 18/8/1390
مخاطبان : استاد گرامی و فرزانه جناب آقای دکتر مصطفی شیخ زاده و دانشجویان محترم رشته ی برنامه ریزی درسی
مقدمه :
اهمیت فلسفه در زندگی انسان ها :
پادشاهی پسر به مکتب داد لوح سیمینش بر کنار نهاد
بر سر لوح او نبشته به زر جور استاد به ز مهر پدر
هرکس در زندگی دارای یک تفکر فلسفی است ، تفکر فلسفی هر کسی جهت کلی فعالیت های او را در زندگی تعیین می کند بدون در نظر گرفتن فلسفه ، انسان هایی که در تعیین مقاصد – هدفها – محتوا و روش های آموزش و پرورش موًثر هستند نمی توانند در حوزه ی آموزش و پرورش و فرایند تعلیم و تربیت به طور عمیق بحث نمود همه ی کسانی که در فرایند تعلیم و تربیت و برنامه ریزی درسی دخیل هستند بایستی به نظریات و تفکرات فیلسوفان گذشته و دنیای معاصر آشنایی داشته باشند تا بتوانند بر اساس آن تصمیمات و فعالیت های خود را با ژرف نگری و روشن بینی خاصی همراه سازند.
مکتب ایده آلیسم :
قبل از شروع هر موضوعی دو کلمه یا دو مفهوم مکتب و ایده آلیسم را توضیح خواهم داد.
مکتب : به گروهی از افراد به ویژه اندیشمندان ، روشنفکران ، و هنرمندانی گفته می شود که افکار ، آثار و سبک های آنها تأثیر اجتماعی مشترک داشته و یا از نظر اعتقادی در آرای خود وحدت نظر داشته باشند.
به این اعتبار می توان گفت : واژه ی مکتب به آرا و افکار هر فردی که از تأثیر و نفوذ اجتماعی بر خوردار بوده و احتمالاً پیروانی هم داشته باشد می تواند اطلاق شود.
بنابر این اگر گروهی یا افرادی از صاحب نظران تربیتی افکار و عقاید نظریات مشابهی داشته باشند که آرای آنها از تأثیر و نفوذ اجتماعی برخوردار باشد می توان گفت صاحب مکتب یا به یک مکتب خاص تعلق دارند .
مثال : وقتی < ژان ژاک روسو > عقاید و آرای خود را در مورد طبیعت انسان و تعلیم و تربیت بیان کرد عده ای از مربیان عقاید او را پسندیدند و از او پیروی کردند به طوری که مدارس بر اساس نظریات وی تأسیس شد.بعد ها او را بنیانگذار و پیروانش را دنباله رو< مکتب طبیعت گرایی > نامیدند.
ایده آلیسم چیست ؟
ایده آلیسم در زبان فارسی غالباً به پنداره گرایی و اصالت تصور و آرمان گرایی ترجمه کرده اند اصطلاح ایده آلیسم Idea lism را لغت یونانی Idea مشتق شده است که به معنی بعضی چیزهای ایده ای ( ذهنی و تصوری ) و نگاه ذهن به امور است . مکتب ایده آلیسم اعتقاد دارند که هستی ، جهان یا عالم خارج امری اعتباری و ذهنی است .
با توجه به دیدگاه مکتب ایده آلیسم اگر انسانی نباشد که جهان را ادراک کند جهانی وجود نخواهد داشت و به قول " شو پنهاور " جهان پندار من است .
به نظر افلاطون : ایده Idea با شکل ( Form ) به عقل و ذهن درک می شود و در زمان موجود نیست و در واقعیت تجلی نمی یابد .
افلاطون معتقد بود : جهان مادی نه بود و نه نبود بلکه نمود است.
یعنی هریک از موجودات جهان من یک نمونه ی کامل و حقیقی در جهان دیگری است ، جهانی که حقیقی و اصلی است.
خود افلاطون آن نمونه های کامل را که تنها عقل قادر به در آن است ایده نامیده است
که حکمای اسلامی آن را " مثال " ترجمه کرده اند و به صورت جمع مکسر "مثل" به کار برده اند.
ایده آلیسم در معنی خودش بر این نظر استوار است که ذهن و ارزش های روحی و معنوی به عنوان یک کل اساس جهان به حساب می آیند و به دنبال انکار این فرض رئالیستی است که می گفتند اشیای مادی مستقل از آنچه درک شده است وجود دارند.
فیلسوفانی مشهور و صاحب نام چون : افلاطون – کانت – هگل – فروبل – برادلی – کروچه و هاریس از مکتب ایده آلیسم بوده اند.
« ویژگی های ایده آلیسم »
1. پنداره در واقع تصویر های راستین و حقیقی هستی اند و دگرگون ناشدنی و پایدار هستند .
2. جهان مادی کم ارزش تر از جهان معنوی یا ذهنی و روحی است ( زیرا حقیقت بیش از آنچه مادی باشد روحی است )
3. تن و روان از هم جدا و مقابل هم قرار دارند (دوگرایی و ثنویت)
4. انگیزش اساسی رفتار در درون خود فرداست نه خارج از آن : بنابر این دارای آزادی اراده است و اعتقاد دارند رفتار انسان ذاتاً هدف دار است و تنها پاسخ محرک های خارجی نمی باشد ( آن طوری که رفتار گرایان اعتقاد دارند )
5. وقتی انسان درباره ی ارزشی ، داوری می کند باید معیارهای داوری چنین ارزشی را داشته باشد و این معیار ها باید جامع و مستقل باشند.
6. زندگی خوب برای انسان زندگی است که در آن مفاهیم ارزشی معقولانه درک شده اند و در سلوک یا کردار شخصی آشکار شوند .
7. بین فرد و جامعه وحدت وجود دارد. هر فرد جزیی از کل است و کل خاصیتی دارد که در هیچ یک از اجزاء آن چنین خاصیتی را نمی توان دید.(اجزاء خاصیت کل را ندارند )
متافیزیک – معرفت شناسی – ارزش شناسی در مکتب ایده آلیسم
1. متافیزیک ایده آلیسم : جهان چیزی بیشتر از آن چیزی است که به چشم می آید. پدیده ها بر اساس ایده آل ( خدا ) و آنچه به روح نسبت داده می شود و مورد تفسیر قرار می گیرند ، عقل و روح مقدم بر ماده است .
2. معرفت شناسی ایده آلیسم : معرفت انسان مستقل از تجربه ی حسی اوست و منشا معرفت ذهن است و حقیقت به وسیله ی خرد کشف می شود ( ابزار شناخت عقل است )
3. ارزش شناسی ایده آلیسم : ارزش ها تغییر ناپذیرند و در وجود خدا هستند . ارزش ها مطلق و غیر قابل تغییرند و ارزش های روحی و غیر مادی تاثیر قطعی بر جهان دارند.
ماهیت انسان در مکتب ایده آلیسم
ماهیت انسان را ذهن و روح او تشکیل می دهد و این روح وذهن امری مجرد است که معمولا خدا نامیده می شود و از او ناشی می گردد. قدرت مهم روح انسان فکر اوست از همین رو دکارت فکر را دلیل بر وجود داشتن تلقی می کرد .
فکر انسان را از سایر حیوانات متمایز می سازد . قدرت اراده و آزادی جزء قدرت های روح هستند ، علاوه بر این جنبه ی روحی و معنوی انسان بقای او را پس از مرگ تضمین می کند.
از نظر این مکتب هر فرد می تواند در خود احساس بقای بعد از مرگ را داشته باشد.
هدف های تعلیم و تربیت از دیدگاه ایده آلیست ها
باید به رشد و تکامل ذهنی دانش آموزان کمک کند تا آنچه را که در ذاتش دارد بروز دهد ( رشد توانایی های عقلانی و شخصیت دانش آموزان )
روش های تدریس :
تدریس بیشتر یاری رسانیدن به شاگردان است اصولاً در این دیدگاه انسان چیزی یاد نمی گیرد بلکه آن را به خاطر می آورد.یاد گیری فقط یاد آوری مطالب است. سخنرانی توسط معلم و بحث و گفت و گو و مناظره ی شاگردان از روش های تدریس این مکتب است.
مربی و آموزش در مکتب ایده آلیسم :
به معلم و مربی توجه بیشتری دارند و معتقدند که مربی باید از نضر عقلی – اخلاقی برتر یا سرمشق شاگردان خود باشند و محیط خاص را برای کودک فراهم کند و راهنمایی محصلان به سوی حقیقت است .
معلم باید از لحاظ معرفت و بینش انسانی برتر و نیازها و توانائیها ی شاگردان را خوب بشناسد.در این مکتب معلم نقش اساسی و اصلی رادارد.
به صورت خلاصه به نقش معلم می پردازیم.
1. معلم مظهر یا نمونه ی کامل واقعیت برای بچه است .
2. معلم باید معلومات کافی درباره ی شاگرد داشته باشد.
3. معلم باید در فن خود متخصص باشد.
4. معلم باید طوری باشد که ستایش و احترام شاگرد را جلب کند.
5. معلم باید رفیق خصوصی هریک از شاگردان باشد.
6. معلم باید تمایل و شوق به یادگیری در شاگردان را بیدار کند.
7. معلم باید در فن زندگی استاد باشد.
8. معلم باید در تکامل شخصیت آدمی همکارخدا باشد.(معلم باید روح یا ذهن را که عالی ترین صورت وجود در جهان است کامل سازد.)
9. معلم باید بتواند با شاگردان تفاهم و ارتباط برقرار کند. ( معلم عامل انتقال میراث معنوی است )
10. معلم باید قدر و ارزش موضوعی را که تدریس می کند بداند و از این طریق شاگردان را به قدر دانی از موضوعات درسی تشویق کند.
11. معلم خوب در ضمن تدریس شخصا چیزهای تازه را یاد می گیرد.
12. معلم باید سفیر پیشرفت و ترقی باشد.
13. معلم باید سازنده ی دموکراسی ها باشد.
14. معلم باید به تدریج خود را فراموش کند و به شخصیت شاگردان و رشد آن ها اهمیت دهد..
برنامه ی درسی ایده آلیست ها :
برنامه ی درسی بر اساس فکر یا فرض طبیعت روحی انسان تهیه و تنظیم می شود و موضوعاتی را شامل می گردد که برای تحقق رشد و تکامل عقلی و اخلاقی ضرورت دارند.
محتوای درسی ایده آلیست ها :
موضوعات و مطالب انتزاعی – مطالعه زندگی شخصیت ها – قهرمانان تاریخی و اسطوره ها
« ایده آلیسم و تعلیم و تربیت از دیدگاه لوئیس آنتز ایده الیست معاصر»
ایشان در مقاله ای به نام ایده آلیسم به عنوان فلسفه ی تعلیم و تربیت به معرفی این مکتب و جنبه های تربیتی آن می پردازد.
به نظر لوئیس آنتز : ایده آلیسم به آن دسته از تئوریها اطلاق می شود که به ذهن و روح اهمیت می دهند.
تصور،موضوع معرفت را تشکیل می دهد و به عنوان امر معلوم یا دانستی تلقی می گردد.
«ایده آلیسم از دیدگاه لوئیس آنتز به چهار صورت اصلی ظاهر شده است.»
1.ایده آلیسم به عنوان فلسفه ای که از افکار فیلسوفان یونانی و عقاید مسیحی ترکیب شده است. این فلسفه مبتنی بر سه فرض است :
· فرض اول : وجود ، موجود نهایی یا واقعیت است.
· فرض دوم : اعتقاد به صلاحیت عقل در شناختن موجود نهایی است .
· فرض سوم : اعتقاد به اینکه هستی و ارزش شناسی در جهان اولین چیز هستند و قابل تفکیک نمی باشند.
2. ایده آلیسم به عنوان فلسفه ای که بیشتر با معرفت سروکار دارد و این فلسفه را فلسفه ی روحی معنوی یا فلسفه ی ذهنی می خوانند.(دکارت و برکلی بیشتر به این معنا توجه دارند.)
3.ایده آلیسم به عنوان یک فلسفه ارگانیک.در این زمینه کوشش شده است که ایده آلیسم میان جنبه های عینی و ذهنی فرد و جهان تلفیق دهد.(کانت و هگل در این مورد بیشتر کار کرده اند)
4. ایده آلیسم به عنوان فلسفه ای که مبنا و اساس آفرینش را یک شخص که جداً از جهان و در عین حال مؤثر در آن است تلقی می کند.
هرمن هارل هورن در کتاب ( فلسفه ی تعلیم و تربیت ) مبانی فلسفه ی ایده آلیسم را در ارتباط با تعلیم و تربیت به شرح زیر بیان می دارد
روح یا ذهن مطلق متحقق می شود :
"هورن" اعتقاد دارد که باید روح یا ذهن مطلق وجود داشته باشد که خود احتیاج به رشد نداشته و منشأ پیدایش روح در انسان شود.
روح مطلق خودکار است :
"هورن" در این بحث فرق میان انسان و حیوان را در مورد بحث قرار می دهد.
روانشناسان تنها انسان را واجد تاریخ،ادبیات،علوم و فنون تمدنی می بینند و این انسان است که مفاهیم و علامات را به وجود می آورد و به تفکر می پردازد.و تنها انسان قابل تربیت خاص است زیرا او شخصاً به هدف های عقلانی نائل می شود.
پاره ای از فیلسوفان وجود فعالیت های عقلانی را در انسان را دلیل پیدایش و حضور امری مجرد در وجود انسان تلقی می کنند .درباره ی منشأ انسان به نظر هورن آنچه به ذهن می آید واقعیتی است معنوی ، متحقق و فعال که در زبان مذهب به نام " خدا " خوانده می شود.
تقلید - رغبت – کوشش و انضباط – خودکاری شاگردان از دیدگاه باتلر :
· تقلید : باتلر معتقد است که کودکان به طور طبیعی از بزرگسالان تقلید می کنند و از این راه عادات زندگی را فرا می گیرند چون تقلید امری طبیعی است بنابر این باید آن را در کار مدرسه مورد استفاده قرار داد. در اخلاق و مذهب نیز تقلید نفوذ دارد .در این زمینه کسی بهتر از معلم نیست و انتقادی که به تقلید وارد بوده این است که تقلید استقلال فکری را از بین می برد.
· رغبت : عبارت از جلب شاگرد به چیزی که باید بیاموزد.
کوشش: فعالیتی است که خود فرد برای یاد گرفتن یا کسب مهارتی باید آن را انجام دهد.
. انضباط : انضباط باید بوسیله ی خود شاگرد به وجود آید و بر او تحمیل شود.دانستن دلیل انجام کاری و ضرورت انجام آن و همچنین توجه به نتایج حاصل از آن فرد را با انضباط با می آورد.
·خودکاری شاگرد : عامل مهم در تعلیم و تربیت خودکاری شاگرد است.تعلیم و تربیت جریانی است که در فرد رخ می دهد، بنابر این خود او باید در این جریان نقش اساسی را بر عهده داشته باشد.آزادی اراده ی شاگرد نیز مهم تلقی می شود و آنچه مورد توجه مربی است کل شخصیت شاگردان است و تفکیک جنبه های اجتماعی و عاطفی از لحاظ تربیتی صحیح نیست.
برنامه ی آموزشی ایده آلیست ها :
در مورد برنامه "باتلر" اهمیت میراث نژادی و فرهنگی را ذکر می کند.
" هورن " نیز در تهیه ی برنامه ی وضع فرد – احتیاجات جمعی و آشنایی با جهانی که فرد در آن زندگی می کند مهم تلقی می نماید.
"گرین" ایده آلیست معاصر مطالعه ی چهار موضوع را برای همه لازم می داند:
1. موضوعات صوری : مانند منطق ، ریاضیات ، زبان مادری ،زبان های خارجی
2. موضوعاتی که با امور خارجی سروکار دارند : مانند علوم طبیعی و انسانی
3. موضوعات دستوری : مانند اخلاق – امور هنری و مذهب
4. موضوعات کلی مانند : تاریخ - الهیات – فلسفه
طبق نظر نظر " باتلر " در مورد برنامه ی آموزشی : شاگرد باید مطالبی را که دانشمندان در گذشته تهیه کرده اند و در کتابها تدوین شده فراگیرد.
اختلاف نظر ایده آلیست ها با " جان دیویی " این است ، ایشان اعتقاد دارند مطالب علمی باید مستقیماً از تجربیات شاگرد ریشه بگیرد.
نکته ی مهم در این جا چگونگی تعلیم است اگر بنا باشد شاگرد تنها به مطالعه و به خاطر سپردن مطالب بپردازد یا آنچه را دانشمندان در گذشته گفته اند بدون تفکر بپذیرد ، ارزش تربیتی اینگونه تعلیمات از بین خواهد رفت.
|
|